محمدطاها جیگرخالهمحمدطاها جیگرخاله، تا این لحظه: 11 سال و 28 روز سن داره

جیگرخاله

چه کارا میکنم

سلام  جیگر خاله امروز میخوام از حرفهایی که میزنی برات بگم  آب به *جوجو*دد*بابا*بده*کو*یک -دو*جیز*نه*تاب*دا یعنی دایی*گاهی هم میگی آله یعنی خاله* خیلی چیزای دیگه میگی که خدایی حافظه یاریم نمکنه وای جیگر من که تو چهاردست و پا رفتن که ماهر ماهر شدی  دوزانو میشینی  وقتی یکی میگه محمدطاها کو سریع میگی اع که یعنی من اینجام وقتی بهت میگیم محمدحسین کو (پسرخاله) میگی کو بعد خودت عکسشو نگاه میکنی  ماشاا... دیگه خودت بدون کمک وایمیستی  وقتی میگیم یک دو کن میای دست یکی ومیگیری تاتی بری  بعد که شروع میکنی به تاتی خودت میگی یییککک دددووو یک دو............ دیگه تو شیشه چیزی نمیخوری میخوای فقط تولیوان بخوری...
20 بهمن 1392

خوش خنده

اینم یه سری عکس الهی خداقربونت بره اینجا من موهاتوسشوارکشیدم داری ذوق میکنی سشوارو دوست داری      الهی قربونت برم اینجا داری با خیلی بازی میکنی تا بهت میگم جوجو بیادمحمدطاهاروبخوره قش میکنی از خنده انشاا... همیشه بخندی ...
20 بهمن 1392

دالی محمدطاها

اینم عکسی که خیلی ناز داری برامون میخندی بعداز کلی دالی کردن که جدیدن هرکی بهت میگه دالی سریع هرچی دستت باشه  دالی میکنی  اینم عکسای دالی کردنت با دایی عباس که خیلی خیلی دوستش داری      بعداز کلی دالی با  دایی من امد جلوت ازت عکس بندازم که یه هو این شکلی شوکه شدی   الهی قربونت برم منم اصلان به رو خودم نیاوردم و عکس انداختم      ...
20 بهمن 1392

اگه دخمل بودم

اینم یه سری عکس تقدیم عشقم اگه دخمل بودی خوشگل بودیا   الهی خاله قربونت بره که تل مامانتو از سرش برداشتی زدی به سرت خانم شدی   وای خدا که همه جوره به نازم به لطفت چه قدر تونازی جیگر ...
20 بهمن 1392

محمدطاهاوزمستان

سلام به جیگرم آقامحمدطاها بله فصل سرما هم رسید  وای خدای من انگار همین دیروز بود ......پارسال این موقعه تو دل مامانت بودی خداخدا میکردیم امسال بیادو ببریمت برف بازی  واما امسال باهم رفتیم برف بازی ولی خیلی بیرون نموندیم آخه ترسیدیم خدایی نکردم شما گل پسر سرما بخوری که خدارو شکر سرما هم نخوردی  اینم یه عکس از شما    الهی خاله قربونت بره که روز به روز شیرینتر میشی ...
20 بهمن 1392

هدیه مامانی

جیگرخاله اینم لباساییه که مامانی برات بافته دسته گلش درد نکنه مرسی مامانی                        بازم مرسی مامانی جونم     ...
18 بهمن 1392

شب یلدا

سلام جیگر خاله بعد از یه ماه امدم تو وبلاگ شرمنده امتحانام بود نتونستم اما الان با یه عالمه عکس ومطلب امدم اولش عکس های شب یلدا ست که خونه بابایی یعنی خونه ی بابای مامانت بودی البته کمه بعدا بیشترش میکنم اینم عکسا         ...
17 بهمن 1392

محمدطاها وتسبیح

اینم زمانیه که بنده داشتم نماز میخوندم جنابعالی امدی سراغ تسبیح    تازه تازگی ها یاد گرفتی الله اکبر میگیم دستاتو میزاری کنار گوشت الله میکنی  تازه مثل آدم بزرگا تسبیح ومیگیری دستت انگار داری ذکر میگی   ...
17 بهمن 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به جیگرخاله می باشد